رازی که فیلسوفان باستان درباره کیهان شناسی مدرن فهمیدند
تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۷۰۰۲۲۳
زیسان: ایدههای باستانی در مورد کیهان، ماده را به گونهای توصیف میکنند که دائماً در اشکال و ساختارهای مختلفی، از بسیار کوچک تا بسیار بزرگ، در حال جزر و مد است.
به گزارش زیسان، در همان حالی که علم بیشتر در مورد ماده، فعل و انفعالات آن و چگونگی تولد و تکامل ستارگان به ما آموخت، ما شاهد ارتباط عجیبی بین آن شهودهای قدیمی و چگونگی وجودشان هستیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گاهی برای رفتن به جلو باید به عقب برگردیم. به نظر میرسد ایدههای قدیمی همچنان معتبر هستند، حتی اگر در قالبهای مختلفی باشند. مفاهیم و شهودهای مشابه در فرهنگهای مختلف ظاهر میشوند، چرا که مردم سعی میکنند آنچه را که در جهان میبینند درک و فهم کنند. واژگان و بافتهای فرهنگی تغییر میکنند، مفاهیم اساسی، روش شناسی و حتی اهداف توضیحات مختلف است، اما ایدههای اصلی اساساً یکسان هستند. به طرز شگفت انگیزی، این همان نحوه چیدمان ماده در ساختارهایی است که میبینیم - از اتمها گرفته تا کهکشان ها.
حدود ۶۰۰ سال قبل از میلاد در یونان باستان، آناکسیماندر میلتوس، یکی از اولین فیلسوفان غربی، دید قدرتمندی از کیهان داشت. او معتقد بود که همه چیز از یک ماده اولیه ساخته شده و هر چیزی که ما در جهان و آسمان میبینیم - از قورباغهها گرفته تا درختان و انسانها و ستارهها - ساختارهای موقتی هستند که «در تقویم زمان» به این گوی اولیه باز میگردند. آناکسیماندر این چیزها را «آپیرون» نامید که به صورت گل و گشاد به «بیکران» ترجمه میشود. امر بی کران هر چه که بود، بخشی از هر چیزی بود که موجودیت داشت.
آناکسیماندر یک جریان دائمی از ماده، یک جریان دگرگونی دائمی چیزها را متصور شد که همه با جوهر مادیشان به هم مرتبط هستند. در یونان باستان، هیچ جزئیاتی از چگونگی این اتفاق یا ترکیب این چیزها وجود نداشت. اما چند قرن پس از آناکسیماندر، اتمیستهای یونانی اعلام کردند که همه چیز از ذرات تقسیم ناپذیری ساخته شده که آنها را «اتم» مینامند. برای اتمیست ها، پیدایش و انحلال چیزهایی که میبینیم به دلیل به هم پیوستن یا جدا شدن اتمها بود. مفهوم فراگیر در اینجا جاری شدن ماده در ساختارهای مختلف است: بازیافت ماده که کاملا توقفناپذیر است.
طبیعت بازیافت کننده نهایی استحدود پنج قرن بعد در رم، امپراتور خردمند مارکوس اورلیوس به برخی از این ایدهها بازگشت و در «تأملات» خود مینویسد:
«دائماً جهان را به عنوان یک موجود زنده واحد، متشکل از یک جوهر و یک روح واحد در نظر بگیرید و اینکه چگونه همه چیز به ادراک واحد این موجود منتهی میشود و چگونه این موجود واحد همه چیز را از طریق یک تکانه واحد به انجام میرساند و چگونه همه چیز با هم کار میکنند تا همه چیز را به شکلی که هستند به وجود بیاورند، و چقدر تاروپود این جهان در هم تنیده به شکلی پیچیده و متراکم بافته شده است».
جدای از اینکه اورلیوس چگونه کیهان را به عنوان یک ارگانیسم با یک روح توصیف میکند، که روشی استعاری برای توصیف ویژگیهای جهان است؛ اما میبینیم که همان ایده همچنان وجود دارد یعنی «ماده به عنوان بخشی از یک جزر و مد کلی و عمومی به عرصهی وجود میآید؛ در هم تنیدگی همه چیزهای موجود.
قبل از اینکه به فیزیک مدرن نگاه کنیم، بیایید نگاهی به بودیسم بیندازیم، جایی که مفهوم ارتباط متقابل همه چیز کاملا ضروری است. همانطور که راهب ویتنامی «نات هان» به زیبایی بیان کرد:
«اگر شاعر باشید، به وضوح خواهید دید که در این ورق کاغذ ابری شناور است. بدون ابر، باران نمیبارد، درختان نمیتوانند رشد کنند؛ و بدون درختان نمیتوانیم کاغذ بسازیم ... پس میتوانیم بگوییم که ابر و کاغذ با هم ارتباط درونی دارند ... همه چیز - زمان، فضا، زمین، باران، مواد معدنی موجود در خاک، آفتاب، ابر، رودخانه، گرما و حتی آگاهی - در آن ورق کاغذ حضور دارد؛ همه چیز با آن و همراه آن وجود دارد. بودن به معنای داشتن ارتباط درونی است … در همان حال که این ورق کاغذ نازک است، اما حاوی همه چیز در جهان است.»
امروزه ما ماده را ساخته شده از اتمها و اتمها را ایجاد شده از کوارکها و الکترونها توصیف میکنیم. در اینجا یک روایت کیهانشناختی مدرن داریم که توضیح میدهد چگونه ماده کمی پس از انفجار بزرگ بهعنوان اساسیترین اجزای خودش پدیدار شد: نسخه جدید یک اتم. ماده به تعامل با خود ادامه داد تا ساختارهایی با پیچیدگی فزاینده ایجاد کند: کوارکها به پروتونها و نوترون ها، پروتونها و نوترونها به هستههای اتمی، هستههای اتمی که الکترونها را میگیرند تا اتمها را بسازند (در ابتدا به ویژه هیدروژن)، ابرهای هیدروژن در ستارهها ادغام میشوند؛ ستارههایی که با تبدیل هیدروژن به هلیوم میدرخشند و سپس، با نزدیک شدن ستارهها به پایان وجود خود، به عناصر شیمیایی سنگینتر تبدیل میشوند.
بنابراین، طبق نظریه مدرن کیهانی ما، ماده در ستارگانی که ماده بیشتری را به شکل اتم ایجاد میکنند، ادغام میشود، سپس از طریق محیط بین ستارهای پراکنده میشوند تا به ایجاد ستارههای جدید کمک کنند و اتمهای بیشتری ایجاد کنند که دوباره این اتمها پراکنده میشوند و الی آخر ... این همان تصویر کلی است. این داستانی است از جزر و مد و جریان مداوم ماده در تشکیل ستارگان جدید که سپس به اتمهای پیچیده تری حل میشوند؛ سیارات، قمرها، آب و در اینجا، درختان و ابرها و افرادی که کاغذ را اختراع کردند برای نوشتن مقاله در مورد جهان و اشعاری درباره به هم پیوستگی همه آنها با همدیگر. آنچه ما اکنون از علم مدرن و جزر و مد جریان اتمها در طبیعت میدانیم این است که آنچه آناکسیماندر و مارکوس اورلیوس تصور کردند - و فلسفه بودایی موعظه میکند - بیان شهودی پیوندها و تعاملات پیچیده بین اشکال مادی است که ما در کیهان میبینیم، موجودات زنده و غیر زنده همگی انشقاق یافتهاند. طبیعت بازیافت کننده نهایی است.
سایر اخبار (ویدئو) ویدئویی عجیب و باورنکردنی از بریدگی مرگبار گردن یک مارمولک غولپیکر (ویدئو) فروش ترشی میوه به کثیفترین شکل ممکن در هند! (ویدئو) روش جالب و کاملا مبتکرانه یک گنگستر قدیمی در فروش هندوانه (ویدئو) نالههای دردناک بچه ایمپالا بعد از شکار توسط دو یوزپلنگ!منبع: زیسان
کلیدواژه: ستاره ها جزر و مد همه چیز ایده ها اتم ها چیز ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت zisaan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «زیسان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۰۰۲۲۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ساختار امنیتی اوراسیا: از ایده تا عمل
روسیه و چین هر دو در حالت رقابت با آمریکا هستند، هرچند در مورد روسیه عملاً وارد فاز باز و آشکار شده است اما در مورد چین هنوز کاملاً خود را نشان نداده ولی حداقل، ایده مقابله مشترک با مهار دوگانه ایالات متحده در مسکو و پکن مورد حمایت قرار میگیرد. - اخبار بین الملل -
به گزارش خبرگزاری تسنیم، ایوان تیموفیف مدیر برنامه باشگاه گفتگوی بین المللی والدای در مقاله ای تحت عنوان "ساختار امنیتی اوراسیا: از ایده تا عمل " اینگونه اظهار می دارد که تجربه فروپاشی پروژه یورو آتلانتیک نیاز به ایجاد یک ساختار جدید بر اصول و مبانی مختلف را ایجاب می کند.
وی در این آغازین سطور مقاله اینگونه می نویسد که منطقه یورو آتلانتیک پس از پایان جنگ سرد، بحرانی مانند امروز را تجربه نکرده است. این بدان معناست که سیستم امنیتی یورو آتلانتیک مبتنی بر امنیت برابر و غیرقابل تقسیم دیگر وجود ندارد.
در بهترین حالت می توان انتظار کاهش شدت بحران را به دلیل توازن جدید قوا و بازدارندگی متقابل با حفظ خطوط تقسیم را داشت. در بدترین حالت، یک درگیری نظامی مستقیم بین روسیه و ناتو با چشم انداز تشدید تنش هسته ای را نیز می توان ترسیم کرد.
ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه در 29 فوریه 2024، در پیام خود به مجمع فدرال، به لزوم شکل گیری یک خط جدید از امنیت برابر و غیرقابل تقسیم در اوراسیا و همچنین آمادگی برای گفتگوی اساسی در این زمینه با طرف های ذینفع اشاره کرد.
ایده رهبر روسیه در سفر به جمهوری خلق چین، توسط سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه ارائه شد.
رئیس دستگاه دیپلماسی روسیه به توافق با طرف چینی برای آغاز گفتوگو درباره امنیت در اوراسیا اشاره کرد که ساختار احتمالی آن پیش از این در این سفر مورد بحث قرار گرفته بود.
خود این واقعیت که ایده رئیس جمهور روسیه در دستور کار مذاکرات بین دو قدرت بزرگ ارائه شد، نشان می دهد که می تواند هم در سطح تئوری سیاسی و هم در سطح عمل شکل مشخصی پیدا کند. مفهوم سازی ایده امنیت اوراسیا، ناگزیر سوال پروژه های دیگر در این زمینه را مطرح می کند.
سرگئی لاوروف، در جریان سفر خود به پکن، نیاز به ساختار جدید را مستقیماً با مشکلات امنیت یورو-آتلانتیک ایجاد شده در اطراف ناتو و سازمان امنیت و همکاری اروپا مرتبط دانست.
ارجاع به تجربه اروپا آتلانتیک به دو دلیل مهم است. اولاً، پروژه یورو آتلانتیک با سطح بالایی از یکپارچگی نهادی متمایز می شود. در واقع، بر اساس یک اتحاد نظامی(ناتو) با تعهدات سخت اعضای خود ساخته شده است. علیرغم پایان جنگ سرد، اتحاد آتلانتیک شمالی نه تنها زنده ماند، بلکه گسترش یافت و اعضای سابق پیمان ورشو را نیز در بر گرفت. بر اساس معیارهای تاریخی، ناتو بزرگترین ائتلاف نظامی پایدار است.
ثانیاً، پروژه یورو آتلانتیک پس از پایان جنگ سرد نتوانست مشکل امنیت مشترک و غیرقابل تقسیم برای همه کشورهای منطقه را حل کند. سازمان امنیت و همکاری اروپا، در تئوری، می تواند هم کشورهای ناتو و هم آنهایی را که به این ائتلاف تعلق ندارند، از جمله روسیه را در یک جامعه واحد گردهم آورد. اما از آغاز دهه 2000، روند سیاسی شدن سازمان امنیت و همکاری اروپا به نفع منافع کشورهای غربی چرخش یافت.
روسیه به طور فزاینده ای به گسترش ناتو به عنوان یک تهدید امنیتی نگاه می کند. معلوم شد که ابزارهایی مانند شورای روسیه و ناتو قادر به جذب تناقضات فزاینده نیستند.
فقدان نهادهای موثر و برابر که منافع روسیه را در نظر گرفته و آن را در فضای امنیتی مشترک ادغام کنند، در نهایت به فاصله فزاینده و سپس بحران در روابط روسیه و غرب منجر شد. این گذار، با کاهش رژیم کنترل تسلیحات، فرسایش قواعد بازی در حوزه امنیتی در پس زمینه عملیات نظامی آمریکا و متحدانش و در نهایت مداخله در امور داخلی دوران پس از شوروی همراه شد که نقطه اوج آن بحران اوکراین بود که مرحله نظامی آن در نهایت خطوط تقسیم را در اروپا مشخص کرد.
در پس زمینه درگیری نظامی بین روسیه و اوکراین، مبارزه شدید و فزاینده ای بین روسیه و ناتو وجود دارد. این کشور هنوز وارد فاز نظامی نشده، اما با بسیاری از ابعاد دیگر رقابت، از جنگ اطلاعاتی گرفته تا کمک های نظامی مستقیم و جامع غرب به اوکراین، مشخص می شود.
منطقه یورو آتلانتیک از زمان پایان جنگ سرد چنین بحران هایی را تجربه نکرده است که نشان می دهد یک سیستم امنیتی یورو آتلانتیک مبتنی بر امنیت برابر و غیرقابل تقسیم دیگر وجود ندارد.
در بهترین حالت می توان انتظار کاهش شدت بحران را به دلیل توازن جدید قوا و بازدارندگی متقابل با حفظ خطوط تقسیم داشت. در بدترین حالت، یک درگیری نظامی مستقیم بین روسیه و ناتو با چشم انداز تشدید تنش هسته ای را می توان انتظار داشت.
تجربه فروپاشی پروژه یورو آتلانتیک، لزوم ایجاد ساختاری جدید بر مبنای اصول و مبانی متفاوت را ایجاب می کند.
اولاً چنین ساختاری باید مبتنی بر تعامل چند بازیگر باشد نه اینکه مانند نقش آمریکا در ناتو به تسلط یکی از کشورهای عضو تقلیل یابد. از این نظر، این یک امر نمادین است که رایزنی در مورد مسائل امنیت اوراسیا دقیقاً بین روسیه و چین بعنوان دو قدرت بزرگ و اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد آغاز شده است.
بنابراین، هم اکنون اولین گام ها در ایجاد یک ساختار جدید بر اساس اصول گفتگو و توزیع مسئولیت، نه بر اساس اصول تسلط یک نیرو بر دیگران انجام می شود. در عین حال، چنین اقداماتی به روابط دوجانبه روسیه و چین محدود نمی شود و فضای گسترده ای را برای مشارکت سایر کشورهای ذینفع باقی می گذارد. اصل تقسیم مسئولیت و عدم تسلط، ممکن است به یکی از اصول کلیدی ساختار جدید تبدیل شود.
ایده امنیت چند بعدی به عنوان یک اصل دیگر نیز مطرح می باشد. این ایده صرفاً به مسائل نظامی محدود نمی شود (اگرچه این موارد اساسی هستند)، بلکه طیف وسیع تری از موضوعات از جمله "تهدیدات ترکیبی" در قالب کمپین های اطلاعاتی، تهدیدات امنیتی در محیط دیجیتال، مداخله در فرآیندهای داخلی، سیاسی شدن اقتصاد را نیز را شامل می شود.
بحث در مورد یک ساختار امنیتی جدید می تواند در ابتدای شکل گیری، چنین موضوعاتی را شامل شود. اصل تقسیم ناپذیری امنیت که در پروژه یورو آتلانتیک اجرا نشده است، می تواند و باید برای ساختار اوراسیا بعنوان یک اصل کلیدی مورد توجه قرار گیرد.
در اینجا اجرای واقعی و نه اسمی، مفاد منشور ملل متحد، از جمله اصل برابری حاکمیتی مطرح می باشد.
البته آغاز رایزنیها بین مسکو و پکن در مورد مسائل مربوط به ساختار امنیتی جدید، هنوز نشاندهنده ایجاد یک اتحاد نظامی ـ سیاسی مشابه ناتو نیست. به احتمال زیاد، شاهد روند طولانی بلوغ خطوط و پارامترهای ساختار جدید خواهیم بود.
در ابتدا، ممکن است در قالب یک مجمع یا مکانیسم مشورتی کشورهای ذینفع شکل بگیرد، بدون اینکه زیر بار تعهدات سازمانی و نهادی بیش از حد برود. سپس فرمتهای تعامل فردی را میتوان در برابر مسائل امنیتی خاص، از جمله به عنوان مثال، امنیت دیجیتال آزمایش کرد. در اینجا می توان از پتانسیل نهادها و سازمان های موجود، مانند سازمان همکاری شانگهای بهره برد و سپس، تجربه انباشته شده را می توان به مؤسسات دائمی متمرکز بر طیف وسیع تری از مسائل امنیتی تبدیل کرد.
یک موضوع مهم در این زمینه، جهت گیری عملکردی ساختار جدید خواهد بود. ناتو زمانی به عنوان ابزاری برای مهار اتحاد جماهیر شوروی ظاهر شد و امروز جان تازه ای یافته است و حل مشکلات مهار روسیه را در دستور کار خود دارد.
روسیه و چین هر دو در حالت رقابت با آمریکا هستند، هرچند در مورد روسیه عملاً وارد فاز باز و آشکار شده اند اما در مورد چین هنوز کاملاً خود را نشان نداده اند ولی حداقل، ایده مقابله مشترک با مهار دوگانه ایالات متحده در مسکو و پکن مورد حمایت قرار می گیرد.
در عین حال، ساختن یک ساختار امنیتی صرفاً بر اساس مخالفان ایالات متحده، فراگیری احتمالی این پروژه را محدود می کند. تعدادی از کشورهای اوراسیا بر روی یک سیاست چند بعدی شرط بندی می کنند و بعید است که آماده شرکت در ساختاری با هدف رقابت با ایالات متحده باشند. تاکنون سوالات زیادی در مورد پارامترهای ساختار امنیتی اوراسیا باقی مانده است. آنها باید هم در سطح دیپلماسی و هم در سطح گفتگو بین کارشناسان بین المللی کشورهای ذینفع حل و فصل شوند.
گزارش از حمیده هوشور
انتهای پیام/